بخش چهارم: جریانشناسی ارتباط پنبه در ایران و پاکستان با «بنیاد راکفلر»
* بنیاد راکفلر در کشاورزی ایرانپیش از این خبرگزاری تسنیم از تلاش برای نفوذ جریانهای بینالمللی منتسب به صهیونیستها در برخی مراکز تصمیمساز عرصه زیستفناوری خبر داده بود. این تصمیمسازان بر بسیاری از گلوگاههای تصمیمگیر کشور نفوذ دارند. خبرگزاری تسنیم طی پژوهشی در این رابطه اسناد قابل توجهی بهدست آورده است. انتشار بخشی از این اسناد در گروی ملاحظات امنیت ملی است؛ لکن برخی موارد بهزودی منتشر خواهد شد. پروژه خاص جریان وابسته به این کمپانیهای چندملیتی در ایران، شامل «ورود بیمحابا و بدون سنجش ریسک محصولات دستکاری ژنتیک به سفره مردم ایران» است، برای نمونه اسناد اهدای سه مدال - از سه مدال - طلای کشاورزی ایران به سه صهیونیست منتشر شد.
مطلب مرتبط با این عکس را {اینجا} ببینید
قرهیاضی نیز حدود سه دهه قبل با حمایت عیسی کلانتری، وزیر کشاورزی وقت، برای آموزش بیوتکنولوژی به «فیلیپین» و به مؤسسهای متعلق به بنیاد راکفلر، فرستاده شد. سپس دانشنامه دکترای خود را آشکارا با تأمین مالی این بنیاد تدوین کرد. سپس با دریافت سازواره ژنی نوعی برنج از این بنیاد ــ که مقاومت گیاه به آفت را افزایش میدهد ــ و ورود آن به انواع بومی، مدعی تولید برنج تراریخته جدید در ایران شد!! (این سازواره ژنی توسط بنیاد راکفلر ثبت پتنت شده و درصورت رهاسازی و مصرف عمومی این محصول و همچنین پیوستن ایران به WTO کشور ایران ناچار به پرداخت غرامتی تأسفبارتر از «کرسنت» خواهد بود).
قرهیاضی جوان پس از بازگشت به ایران با معاضدت سیاسی عیسی کلانتری و محمدباقر نوبخت مدارج ترقی سیاسی را یکی پس از دیگری طی کرد. ارتباط او با کلانتری طی سه دهه گذشته آنچنان نزدیک است که برخی کلانتری را «دایی» قرهیاضی میدانند! با روی کار آمدن دولت نهم و در دوران وزارت محمدرضا اسکندری، این جریان و وابستگان به او به محاق رفته و بایکوت شدند؛ امری که البته در دولت دهم تکرار نشد. در این مدت قرهیاضی در مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت و ذیل محمدباقر نوبخت مشغول به فعالیت بود. قرهیاضی طی این سالها سودای نمایندگی مجلس و همچنین وزارت را هم در سر میپروراند. او مسئول کارگروه کشاورزی ستاد میرحسین موسوی بود. مقرر شده بود درصورت پیروزی میرحسین در انتخابات، وزیر جهاد کشاورزی شود؛ که تقدیر طور دیگری رقم خورد.
قرهیاضی از سال گذشته تاکنون با حکم وزیر جهاد کشاورزی، عضو «کمیته صدور مجوز برای رهاسازی محصولات تراریخته» نیز هست. همچنین وی با حکم محمدباقر نوبخت، ئول تدوین بودجه «پژوهشی» کل کشور در سازمان مدیریت و برنامهریزی.، است و بودجه مراکز مختلف «پژوهشی» کشور به تصمیمات جریان منتسب به او وابسته است، ضمن اینکه بخش دانش و فناوری برنامه ششم را او تدوین کرده است.
تصویر حکم قرهیاضی در سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور؛ قرهیاضی هماکنون بر «کل بودجه مراکز پژوهشی کشور» سیطره دارد.
تصویر تشکر بهزاد قرهیاضی از بنیاد راکفلر بابت تأمین مالی پایاننامهاش
اما موضوع ارتباط قرهیاضی و جریان مورد نظر با بنیاد راکفلر به حمایت مالی از یک دانشنامه ساده ختم نمیشود؛ ذیلاً خواهید دید که قرهیاضی را میتوان «دانشآموخته راکفلر در زمینه دستکاری ژنتیکی» دانست. ویبه فیلیپین فرستاده شد و در سالهای ابتدایی دهه 70 شمسی در «مؤسسه بینالمللی تحقیقات برنج» (IRRI) در «لسبانوس فیلیپین» فنون دستکاری ژنتیک را آموزش دید. تصویر زیر در CV او بهاذعان خودش در {اینجا} قابل رؤیت است.
تصویر اذعان قرهیاضی به آموزش در مؤسسه بینالمللی تحقیقات برنج
جالب است بدانید این مؤسسه بینالمللی، حدود نیم قرن پیش توسط بنیاد راکفلر و با مشارکت بنیاد فورد، برای آموزش نخبگان علمی کشورها و صدور فناوریهای خاص از جمله دستکاری ژنتیک به آن کشورهای دیگر تأسیس شده است. {اینجا}
«ایری» مؤسسه وابسته به بنیاد فورد و بنیاد راکفلر است
«نمایندگان بنیادهای راکفلر و فورد در مورد امکانسنجی ایجاد IRRI و محل احتمالی آن در دانشگاه کالج فیلیپین کشاورزی، و قابلیت توسعه و تبدیل شدن آن به دانشگاه فیلیپین در لسبانوس بحث کردند».
تصویر بحث بر امکانسنجی برای تشکیل «ایری»
«دیوید راکفلر جونیور، ملوان آمریکایی، خیّر، و شرکتکننده فعال مسائل غیرانتفاعی و زیستمحیطی، از مؤسسه بازدید کرد. او عضو برجسته نسل چهارم راکفلرها موسوم به «عموزاده»هاست. ایری بهعنوان یکی از موفقیتهای بزرگ بنیاد راکفلر درنظر گرفته میشود».
تصویر رویدادهای 15 نوامبر 2013
دیوید جونیور راکفلر که از «ایری» بهعنوان یکی از بزرگترین افتخارات راکفلر نام میبرد
قرهیاضی از سالها پیش تاکنون به فعالیتهای گسترده تجاری نیز مشغول است. در این زمینه پیش از این تصویر شرکتهای متعدد قرهیاضی نیز منتشر شد؛ حتی دیدیم که یکی از «شرکتهای تجاری قرهیاضی و شرکا» با «آدرس قانونی پژوهشگاه ژنتیک!!» به فعالیتهای تجاری پرداخته است. تعدادی از شرکتهای متعدد قرهیاضی از این قرار است:
الف) شرکت زیستفناوران پردیس {اینجا}
ب) شرکت زیستسامانه غرب آسیا {اینجا}
ج) شرکت زیستگوهر نامدار پژواک {اینجا}
د) شرکت زیستفناور گستران رازی {اینجا}
ه) شرکت زیستپژوهان نانو پارس {اینجا}
تصویر اختصاص بودجه پژوهشی به تعدادی شرکت خاص با اعضای تکراری
وزیر اسبق جهاد در زمینه ارتباط راکفلر با تولید تراریختهها تصریح کرد: «بزرگترین کارتل تولید محصولات تراریخته دنیا (راکفلر) یک کارتل اقتصادی صهیونیستی است».
بخش پنجم: پشتپرده پنبه تراریخته در پاکستان و ایران
پیگیری طرح شکست خورده پنبه تراریخته در پاکستان را فردی بهنام «یوسف ظفر» بهعهده دارد. شرایط سیاسی و نفوذ یوسف ظفر در ساختارهای دولتی کشور پاکستان، شباهتهای کمنظیری با شرایط همزاد ایرانیاش «بهزاد قرهیاضی» دارد. یوسف ظفر نیز پس از دانشآموختگی و همکاری گسترده با راکفلر سلسله مراتب قدرت را تا مسئولیت در «سازمان انرژی اتمی پاکستان» طی کرد.همکاری یوسف ظفر در مورد برنج تراریخته با راکفلر
دریافت جایزه توسط یوسف ظفر از راکفلر و یونسکو
«بهزاد قرهیاضی» و «یوسف ظفر» در یک قاب
جمعبندی
1. تبعات بلندمدت محصولات تراریخته بر سلامتی مردم و محیط زیست هنوز در هالهای از ابهام است؛ ضمن اینکه واردات خاموش و بیضابطه این محصولات (خاصه روغنهای مایع تراریخته) نیز سالهاست بر سفرههای مردم وارد شده سلامتشان را تهدید میکند. چندی پیش اعلام شد که مبادی گمرکی حتی از آزمایشگاههای تشخیص تراریختگی بیبهرهاند. گرچه ممکن است سالها بعد این محصولات حتی مفید هم تشخیص داده شوند، اما آیا ورود بیضابطه، بدون کنترل و بدون ارزیابی خطر این محصولات با شرایط فعلی عقلانی است؟
2. در سطور فوق، از جریانی رونمایی شد که ریشه در آنسوی مرزها دارد، جریانی که با استقرار در مراکز تصمیمساز، چتر نفوذ خود را حتی در برنامههای بالادستی و افراد ردهبالای دولتی گسترده است. این جریان در جایی که بتواند حتی اسناد بالادستی را بهنفع مطامع تجاری و امنیتی خود و اجانب تغییر میدهد؛ و در صورت عدم امکان، تولید تجاری و آلودهسازی مزارع کشور را برای محصولاتی که سلامت آنها هنوز مشخص نیست در دستور کار قرار داده است. این جریان فشار زیادی را بر دانشمندان تراز اول عرصه بیوتکنولوژی و رسانههای منتقد وارد میکند. این جریان همچنین با صرف هزینههای هنگفت در عرصه رسانههای کشور و در همایشها و نشستهای سیاسی حضور دارد.
3. برخی مسئولان از یک مشکل عمیق امنیتی غافلند؛ تکنولوژی تولید سازوارههای ژنی محصولات تراریخته در دنیا در انحصار صهیونیستهاست؛ سازواره ژنی محصولات داخلی نیز توسط بنیاد راکفلر ثبت پتنت شده و درصورت رهاسازی و مصرف عمومی این محصول و همچنین پیوستن ایران به WTO، ایران ناچار به پرداخت غرامتی تأسفبارتر از «کرسنت» خواهد بود.
منبع مقاله : تسنیم نیوز